Page 12 - Hazyaane Sorkh
P. 12

‫تا زمای که نکی از آن دلمها هرزه دیغ بنفشی کشیید و مم دچار هذیای‬
‫سرخ شدم‪ .‬بگذریم دلبم رو اجاد در حتمال جلزوولتمز بتمود‪ .‬ستموزشی در‬
‫ناحیتمتمه شتمتما احستمتماس کتمتمردم و متوجتمتمه شتمتمدم بتمتمدنم پتمتمر از انتمتمم‬
‫خردهش شهها است که در اثر تاادف وارد بتمدنم شتمدند‪ .‬بعتمد از تاتمادف‬
‫آنددر حالم بد بود که لتوپار فقط ختمودم را بتمه لیانتمه رستماندم و چنتمد کار‬
‫کوچ را ایرام دادم و گوشه اتاقم کز کتمردم‪ .‬دلتمبم دنگتمر کامتمل ًا سرخشتمده‬
‫بود آن را کنار مززم در دیش دتمراردادم‪ .‬کاتتمرم را از رو متمیز برداشتمی و‬
‫مزز و دلبم را به چندتکه تقریب ًا مساو تقسییم کردم‪ .‬مقدار براده آهم‬

                    ‫رو آنها ریخ و خوردن را شروع کردم‪.‬‬

                                     ‫‪11‬‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17