Page 16 - Hazyaane Sorkh
P. 16
بهسو خعطرا هلدا ت انلد تصلعویر ملبهم و رمفهلو انلعا هم چیلد
هدند دا یلک قشیلعنسرا بلود ،یاد آملد ،اوز اله افقله بلود تا بابلت
پعپوشهعیی اه ائیسشرمت ررایم دوخقه بود از او انتالع رگل ، ،او یلک
تخت با دو دخن اه همسن فرزندش بودند دا حعز لاس زدن بود و قشیلعن
میکشللید او تخللت انعاهللعن نشسللم و بللدون ا نکلله للیز رگللویم
سیگعا ررداهم و با آتش قشیعنش اوهن مرد ،خند ا مرموز مرد و او
اا مید د اه انگ از چهر اش پرلد و بله لکنلت افقلعد بلود تا لاجلع
خعطرا اا دنوعز مرد و بازگشم ،داب سیع انگ تواللت مثل دااملولایی
مینمود اه جشویم قد د مرد بود بشند هدن و باز مردنش دا آن لحظه مث
اندن داب فولاد یک خسلشننی بله نظلر میآملد ،له داا میگلویم!
خ؟ ششت این دا فاط یک جها مقعفن به ر خعنه وجود دااد اه رمش
فاط خعنه است ،دنیلع جهیلی اسلت اله ملع دا تواللت آن نزلدگی ملیانیم،
توالی مخروبه اه خودمعن سعخقهایم بو تعفن از ع توالت دا فضع پخش
هد و من یاد ذ ا فعسد هب قبل افقلعد ،گفلم فعسلد ،جلع دااد رگلویم
ه یز پتعنسی فسعد دااد ،سیعست ،اققصعد ،هنر ،فرهنگ ،صلنعت و
حلی آزاد ،مهلم خطمشلی و النش لیا لریان هلر حلوز اسلت اله
15