Page 31 - Hazyaane Sorkh
P. 31
ادر‌موضوع‌را‌با‌ت ت سلو نهایم‌مک‌توا تم‌ح س‌ک نم.دس تم‌را‌سری ع
روی‌پهلویم‌مذا تم‌و‌مرمای‌خاصی‌را‌اح از‌ک رد ،نش اهک‌ب ه‌دس تم
انداختم‌و‌ییاقد آغ اه‌به‌خون‌اسث.چ ام‌ب ه‌ع دالث‌ایت اد‌و‌دی د
خسجری‌خو نآهلود‌در‌دسث‌دارد،تم ا اد ر‌اع ن‌در‌چس د‌لحظ هی‌ک وتاه
اتفا،ایتاد،نم کتوا تم‌خود را‌کنترن‌کنم،پ ت‌زم د .سقاس ث،
اقتصاد،عدالث‌و‌ه آمدند‌بالای‌سر ،نقا هاگ‌به‌چیره‌زده‌بودن د‌ک ه
ف‌زمان‌درآوردند،سقاسث‌نظا سرمای‌هداری‌بود،اقتصاد‌ی اد‌مای‌بود،
ه اباذان‌بود‌و‌عدالث‌قانون!همی ه‌معاقد‌ب‌ود که‌قانون‌نم کتوان د‌ح ا
ستم‌دیدمان‌را‌از‌ستمکاران‌پس‌ششیرد،ه ن‌مبیان‌ک ه‌م انم نم‌س تمکاران
قانون‌را‌از‌ستمدیدمان تر‌مک ناسند.آرا‌آرا دا تم‌جان‌مک‌داد و‌ود
الیا سو ایتاد ،خواستم‌ت ل م رش و ک ه‌ص دای ک اه دن
در مرا‌به‌خود‌آورد،عدالث،آزادی،ایمان‌و‌امید‌ف‌زم ان‌با‌د لش د
در را‌از‌جا‌کندند.ایمان‌به‌دنیان ق ان‌ریث‌و‌قب از‌رس قدت‌پ یر
خریث‌غقو ده‌بود،عدالث‌نظا سرمایه‌داری‌و‌ی اد‌مای‌را‌یقه‌کرد‌و
آ نها‌را‌هوشمندان ه‌در‌ف‌پقیق د،با‌طن اآ‌ب ث‌و‌ب ه‌مو ه‌ای‌از‌اتا،
ک رب‌ک رد،آزادی‌ف‌ق انون‌را‌چ یاند‌مو هی‌دی وار‌و‌با‌ا خ ا
30
