صادقانه‌ترین مفهوم آزادی

لُختی باد به‌راستی صادقانه‌ترین مفهوم از آزادی را برای او تداعی می‌کرد وقتی موهایش را به آن سپرده بود. سکوت جاده‌های لیز آغشته به شبنم در حوالی صبحِ آگاهی، برای او منطقی‌ترین اتفاق ممکن بود. شب‌ها گرگ‌ها برای او لالایی می‌خواندند. اندیشه را سر برید. مرگ به استقبالش آمد. زندگی دست او را گرفت و باهم در دل شب پا در جاده‌ی بی‌انتهای ابدیت نهادند.

اشتراک گذاری پست

بازخوردتان را ثبت کنید

نظرات بسته شده است.