قرارگاه

«قرارگاه» از «سعل» یک اثر رپ داستانی است که از جنبه‌ی ساختار روایی و ادبی تراز و کامل است؛ اما چرا می‌گویم تراز و کامل؛ برای جواب این سؤال باید دو نقص مهم که در بسیاری از آثار داستانی در رپ فارسی وجود دارد را بررسی کنیم.
اولین حالت به این شکل است که رپکن، اثر را فقط از جنبه‌ی روایت موردتوجه قرار می‌دهد و با این کار بخش تکنیکی کار تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد و شنونده فقط در دفعه‌ی اول که کنجکاو ادامه‌ی داستان است، آن را با لذت گوش می‌کند و دفعات بعد به خاطر ضعف در تکنیک و گوش‌نوازی، آن را رها می‌کند.
در حالت دیگر آثاری هستند که در روایت غرق‌شده و به‌اصطلاح عامیانه کار با داستان خفه می‌شود و به شنونده مجالی برای فکر کردن به مفهوم و محتوا داده نمی‌شود. نمونه دیگر خفه شدن اثر، آثاری هستند که با آرایه‌های ادبی خفه می‌شوند و عملاً شور استفاده از آن‌ها درآورده می‌شود. این موضوع به عدم درک درست هنرمند از چگونگی خلق اثر برمی‌گردد.
اما در قرارگاه همه عناصر به میزان لازم استفاده‌شده و اثر به همان تعبیری که در ابتدا گفتم تراز و کامل است. کار با یک مقدمه که سعل خصوصیات شخصیت زبر و جنگنده خود را در آن بازگو می‌کند شروع می‌شود و در ادامه به سمت لطافت مختص به خودش کشیده شده و آرام‌آرام مخاطب را کنجکاوتر کرده و با یک شیب ملایم وارد فضای داستانش می‌کند و آن را بدون اضافه‌گویی‌ روایت می‌کند و به انتها می‌رساند؛ طوری که مخاطب در هر ثانیه از اثر، آرامش را لمس کرده و در هیچ کجای آهنگ احساس کلافگی نمی‌کند.
در متن بالا قصد نداشتم اثر را تحلیل کنم؛ زیرا با این کار فرصت فکر کردن از مخاطب گرفته می‌شود و ازآنجایی‌که سهیل هم‌تیمی من است، این امکان وجود دارد که مخاطبان برداشت‌ها و تحلیل‌های من را به‌عنوان مفهوم قطعی برداشت کنند که این موضوع برای من خوشایند نیست پس برای همین به تحلیل و تفسیر اثر نپرداختم و به اشاراتی کلی که در مورد ساختار اثر بود بسنده کردم.
ارادت

 

اشتراک گذاری پست

بازخوردتان را ثبت کنید

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.