اغوا
شنونده در ابتدا که سعل شروع به خواندن میکند، با یک گذر مقطعی به یک فضای شاعرانه، لطیف و حتی اروتیکی تمامیتخواه دعوت میشود؛ تا آنجا که رپکن میگوید: «من اصلاً احساسی نیستم» و با تغییر خوانش و جنس کلام در متنش، مخاطب را با مکشی سریع و لحظهای وارد دنیای جدیدی در اثرش میکند.
این اثر بیشتر به یک خواب یا حتی تجربهای فراواقعی میماند و در عین حال که از مفاهیمی رئال حرف میزند، فضایی سورئال را درون خود حمل میکند.
اغوا به معنای واقعی کلمه اغواکننده است؛ چه در بطن شعرش و چه در ساختار کلی اثر که توسط معمارش سعل چیگینی خلق شد.
فحشهایی که در پوشیدهترین حالت ممکن نثار شدهاند، بازی با کلماتی که سعل نام آن را پوست کندن کلمات میگذارد، قدرت اجرای فوقالعاده رپکن در هر دو فضای احساسی و گنگ و حفظ تعادل آنها در اثر، آهنگسازی حرفهای، تنظیم قدرتمند و نماهنگ بسیار زیبا و کمککننده به درک بهتر تکست، همه در کنار هم اثر ماندگاری به نام اغوا را رقم زدند.
به تمام دوستانم که سهمی در خلق این اثر داشتند تبریک میگویم
اگر سعل دوستم نبود و این اثر از تیم فریاس منتشر نشده بود شاید خیلی راحتتر میتوانستم از اغوا برایتان بنویسم؛ ولی از تعریف دقیق آنچه در ذهنم میگذرد دست میکشم چون بیم آن دارم که به تعریف از آثار خلق شده توسط تیم خود متهم شوم.
ارادت