نویسندهی زیرزمینی
نویسنده زیرزمینی تنها در تقابل با نهادهای قدرت نیست؛ او با کلیشهها، قراردادهای اجتماعی، هنجارهای تحمیلشده، و حتی گاهی با انتظارات مخاطب نیز سرشاخ میشود. این نوع نویسنده، در فضایی...
نویسنده زیرزمینی تنها در تقابل با نهادهای قدرت نیست؛ او با کلیشهها، قراردادهای اجتماعی، هنجارهای تحمیلشده، و حتی گاهی با انتظارات مخاطب نیز سرشاخ میشود. این نوع نویسنده، در فضایی...
تاریخ، حتی در ابعاد اسطورهای، گویی محکوم به تکرار است؛ چرخهای هولناک که در آن، خوب و بدِ زمانه به شکلی اجتنابناپذیر درهم تنیده میشوند و ما، در میانهی این...
شاید خودم به حجاب اختیاری معتقد باشم و بیشتر اطرافیانم نیز اعتقادی به حجاب نداشته باشند؛ اما دوست و همکار عزیزِ محجبه، یا حتی تو که چادر بر سر داری،...
خشم بیمنطق، همچون آتشی است که در درون دل شعله میکشد و به جای آنکه دنیای بیرون را بسوزاند، صاحبش را خاکستر میکند. این خشم که بدون هدف و تنها...
آرشام یه پسر کوچولوی شیطون و مهربون بود که عاشق پشمک بود. یه شب، وقتی خوابید، خواب عجیبی دید! خودش رو تو یه سرزمین دید که همهجا پشمکی بود. درختا...
شاید آنها روزی بیایند؛ آرام، بیصدا، با نوری که از چشمهاشان میتراود و دنیای ما را مثل پردهای نازک کنار میزنند. شب خواهد بود، شاید هم چیزی شبیه شب، اما...