جریان جدید ادبیات | قسمت سوم
هر جریان هنریِ نوپا، برایاینکه معرفی بشه و در امتداد این معرفی شدن، هویت و اصالتِ خودش رو پیدا کنه، نیاز به «نیروی انسانی» داره. این نیروی انسانی متشکل از تولیدکنندهها و پایهگذارهای ابتدایی و مخاطبهای آگاه و حرفهایه؛ که بهصورت زنجیروار به هم متصل هستند.
همونطور که تو رپ فارسی، ابتدا رپکنها این قضیه رو شروع کردن و در امتدادش، مخاطب با درک و بالا بردن آگاهیش نسبت به آثار، به همهگیر شدنش کمک کرد. هرکسی که در این جریان حتی بهاندازهی درک شخصی خودش حرکتی کرده باشه، در حرکتِ روبهجلوی رپ فارسی دخیل بوده؛ پس اگه ما این مباحث رو فقط در حد «حرف» مطرح کنیم و اثری خلق نشه و یا اثری خلق بشه و همراهیِ مخاطب نباشه؛ نمیشه انتظار پیشرفت از این جریان جدید تو ادبیات فارسی داشت. دقیقاً مثل این میمونه که یکی میاومد میگفت میشه رپ رو فارسی خوند و این راهشه و تا الآن هم فقط یه «نظریه» میموند و هیچ «کنشی» اتفاق نمیافتاد. اگه خلق اثر نبود؛ چیزی به نام رپ فارسی به شکل امروزی وجود نداشت. این مثالهای مربوط به رپ، برای این مطرح میشه که یه نمونهی زنده برای درک بهتر اهمیتِ تولید محتوا، تو بحثمون حضور داشته باشه.
با این تفاسیر، بهتره قبل از اینکه ببینیم چیکار باید کرد، بهصورت تیتروار مرور کنیم که چه کسانی میتونن تو پیشرفت این جریان جدید تو ادبیات، کمک کنن و تأثیرگذار باشن؛ تا اگه کسی فکر میکنه میتونه تو این قضیه مفید واقع بشه، یه برنامه برای خودش داشته باشه و از این به بعد، این مبحث رو جدیتر دنبال کنه. نویسندهها، گرافیستها، عکاسها، برنامهنویسها، نقاشها، خوشنویسها، مدیران رسانههای اینترنتی، گویندهها، توسعهدهندههای وب، فعالین حوزه تئاتر، سینماگرها و بهطورکلی هرکسی که میتونه در تولید بخشی از یک محتوای چندرسانهای نقش داشته باشه، میتونه مفید واقع بشه. هر کدوم از این اقشار، طبق فضا و نیازی که وجود داره میتونن تو این جریان فعالیت داشته باشن.
در آخر هم میمونه نقش مخاطب. هیچ جریانی وجود نداره که بدون حضور مخاطبهاش به نتیجه برسه؛ این مخاطبه که درنهایت با درک کردن، حمایت و آگاهی بخشیدن به دیگران به هر جریانی هویت میده.