پرسیوس
تاریخ، حتی در ابعاد اسطورهای، گویی محکوم به تکرار است؛ چرخهای هولناک که در آن، خوب و بدِ زمانه به شکلی اجتنابناپذیر درهم تنیده میشوند و ما، در میانهی این چرخه، به اجبار یا اختیار، سنگینی بار آن را بر دوش میکشیم. با این حال، شاید همانند همیشه، نور در نهایت بر تاریکی چیره شود؛ پرسیوس بار دیگر مدوسا را شکست خواهد داد، اما این بار نه در دنیای افسانهها، بلکه در عرصهای دیگر.
شاید این رویارویی این بار در پرسپولیس رخ دهد؛ شهری که خود نمادی از شکوه تمدن و ایستادگی در برابر ویرانی است. همانگونه که پرسیوس در اسطورهها، با جرئت و ارادهای بیمانند توانست چهرهی ترسناک مدوسا را برای همیشه خاموش کند، ما نیز در این چرخههای تکرارشونده، باید با هیولاهای زمانهی خود روبهرو شویم و امید را زنده نگاه داریم.
تاریخ، اسطوره و حتی واقعیت، همگی به ما میگویند که نبرد میان تاریکی و روشنایی، فراتر از یک لحظهی گذرا، حقیقتی همیشگی است. اما آنچه همیشه ثابت مانده، پیروزی نور و ایستادگی در برابر زوال بوده است. پرسپولیس، همچون ستارهای درخشان در دل تاریخ، به ما یادآور میشود که حتی در سختترین لحظات، باز هم امید هست و روشنایی راه خود را خواهد یافت.
این بار نیز، شاید نه در افسانه، بلکه در واقعیت، نور پیروز شود و انسان، سرانجام از این چرخهی هولناک رهایی یابد.